سرویس جنگ نرم مشرق- موقعیت و نقش زنان در تثبیت ساختار اجتماعی جامعه برجستهترین دلیل تمرکز رسانهها برای تأثیرگذاری بر زنان است. درواقع تغییر، کنترل و هدایت یک جامعه در سطح فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی و سیاسی از طریق تغییر در ذهن و فکر زنان جامعه سهلالوصولتر است. درست به همین دلیل است که امروزه شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای تغییر در ایران از تغییر سبک زندگی آغاز کرده و در این میان برنامهای ویژه برای جامعه زنان ایرانی دارد.
بررسی برنامههای غرب برای ایجاد تغییر در سبک زندگی زنان جامعه ایران ابعاد و مؤلفههای فراوانی دارد که بررسی برخی از آنها به همراه ذکر مصادیقی از برنامههای حال حاضر ماهوارهای ابعاد این بخش از عملیات رسانهای غربی را بیش از پیش فاش میکند.
ایفای نقش سیاسی
سابقه تبلیغات برای ورود پررنگ زنان در عرصه اعتراضات سیاسی را باید در حوادث سال 88 جستجو کرد. باید توجه داشت که اساساً حضور و مشارکت زنان در عرصههای سیاسی در نظام اسلامی ایران امری عادی و اتفاقاً پرمنفعت بوده است، اما آنچه در شبکههای ماهوارهای بدان تأکید میشود، عبارت است از حضور زنان در کانون میدان اعتراضات. روند این نوع تبلیغات از سال 88 تاکنون ادامه یافته و اکنون نشانههای روشن آن را میتوان در برنامههای سیاست محور شبکههای ماهوارهای مشاهده کرد.
به عنوان نمونه کلیپها، نماهنگها و ویدئوهای سیاسی ساخته شده علیه ایران که سعی دارند از تأثیر هیجانی موسیقی برای القائات سیاسی استفاده کنند، با درصد بسیار چشمگیری از حضور زنان در نقشهای محوری استفاده میکنند. برنامههای ظاهراً خبری اما در واقع سیاسی نیز در چند سال گذشته با حضور پررنگتر زنان طراحی میشوند، به طوری که در غالب این برنامهها نقش محوری و مدیریت صحنه بر عهده زنان قرار میگیرد. بخشهای مختلف خبری شبکه بیبیسی، صدای آمریکا، برنامههای خبری شبکه من و تو و... از این قبیل هستند. برنامه اتاق خبر من و تو که از اکثریت زنان و مدیریت صحنه زن برای گویندگی خبرها استفاده میکند یا به عنوان نمونه دیگر برنامه تحلیل خبر شبکه جمتیوی که باز هم از مدیریت صحنه و اجرای زن استفاده میکند را میتوان به عنوان مثال بیان کرد.
تأثیر این اقدامات الگوسازی برای دختر و زن جوان ایرانی است که اکنون ورود به عرصه سیاسی با تأکید بر جنبههای اعتراضی را به عنوان نمادی از زن پیشرفته میداند و با توجه به ریشه الگوپذیری از بستر ماهواره، رفتارهای حاشیهای، خواستهای اجتماعی و سیاسی و سلیقه وی نیز تأثیر گرفته از همین الگو مخالف نظام سیاسی و اسلامی ایران شکل گرفته است.
شبهات و مطالبات حقوقی
برنامههای گفتگو محور شبکههای ماهوارهای، خصوصاً آنها که در حوزه سبک زندگی فعالیت میکنند، به شدت بر مسائل حقوقی زنان تأکید دارند. در این برنامهها که دامنه گستردهای نیز در حوزه برنامههای خبری و سریالها نیز دارد مسائلی مانند حق طلاق، ولایت پدر بر دختر، چند همسری، حضانت و نگهداری کودکان و... مورد بحث و بررسی واقع میشوند. در این میان آنچه به عنوان الگوی صحیح به زن ایرانی القا میگردد در واقع یک مدل کاملاً غربی است و برای رسیدن به این مدل نیز راهکارهای حقوقی و روشهای مبارزه مدنی پیش روی مخاطب قرار میگیرد. نمونه این برنامهها را میتوان برنامه "من و تو پلاس" در شبکه «من و تو» عنوان کرد که هر هفته با استفاده از کارشناسان روانشناسی و جامعه شناسی سبک زندگی زن غربی را با بیان حقوقی و علمی ترویج میکند.
حجاب و مُد
شاید اصلیترین مسئله تبلیغات ماهواره را بتوان در حوزه مدلسازی برای پوشش زن ایرانی توصیف کرد. د رواقع حذف پوشش اسلامی و مطالبه برای عریانی به سبک غربی شاهکلید تغییرات اساسی در حوزه زنان و بعد تعمیم آن به ساختار نظام سیاسی و اسلامی ایران است.
مصادیق تبلیغ برای عریانی به دلیل گستره و سابقه آن موضوع جدید نیست و در مورد آن بسیار گفته شده است، اما یکی از ابعاد جدید این مسئله که امروز در شبکههای ماهوارهای به شکلی هماهنگ تبلیغ میگردد، بیحجابی در عین دینداری است! به عبارت دیگر القای این مسئله که دینداری مقولهای جدا از حجاب است، غیر از مطرح شدن در مباحث نظری و بحثهای دینی در این شبکهها به شکلی زیر پوستی نیز با ارائه مدلهای در این زمینه مطرح میشود که نمونه آن را میتوان به تصویر کشیدن زنان ظاهراً باحجابی عنوان کرد که با نامحرم دست میدهند، دیدهبوسی میکنند و در چنین جمعهایی میرقصند و آواز میخوانند. حتی در این زمینه برخی از سریالهای عموماً ترکیهای در شبکههای ماهوارهای اینگونه نمایش میدهند که میتوان در عین مسلمان بودن مشروب نوشید و گوشت حرام خورد!
از نمونههای این مسئله میتوان به استفاده از خواننده محجبه در برنامه آکادمی موسیقی گوگوش، یا نمونههایی در برنامه بفرمایید شما نام برد که در عین ادعای پایبندی به اعتقادات دینی و مذهبی از ارتباط، دیدهبوسی و عریانی در کنار مردان ابایی ندارند.
مُد نیز مسئلهای کاملاً گره خورده به مسئله حجاب است، زیرا نفی حجاب بدون ارائه الگوی جایگزین موفقیت دائمی نخواهد داشت. کسب منزلت اجتماعی از طریق نمایش سلیقه موضوعی است که بدون شک اکنون در بخشی از جامعه ایران پذیرفته شده و بدون شک اصلیترین خواستگاه آن نیز ماهواره است. در این میال الگوهای ارائه شده برای پذیرش مدلی خاص از پوشش به عنوان مُد روز در عین سعی برای نمایش ظاهری پوشیده (آنطور که جامعه زنان ایران با سابقه باورهای مذهبی و سنتی حاضر به پذیرش آن باشند)، تلاش میکند پوششی تحریک کننده را رواج دهد. شاید واژه «حجاب اروتیک» که چندی پیش برای اولین بار در یکی از مقالات سایت بیبیسی مطرح شد، تعریفی کامل برای این نوع از پوشش باشد. استفاده از پوششی به نام ساپورت از نمونههای این مسئله است که برای اولین بار توسط شبکه «من و تو» و در برنامه آکادمی موسیقی گوگوش در نوروز سال 91 تبلیغ شد و متأسفانه به سرعت در بخشی از جامعه ایران فراگیر شد. این در حالی است که این نوع از لباس پیش از این هم در جامعه وجود داشته ولی به هیچ گاه به عنوان لباسی برای حضور در انظار عمومی استفاده نمیشده است.
نقش مردانه
گفتمانسازی در خصوص نقش محدود زنان در جامعه ایران و رقابت بیمعنی میان زنان با مردان برای حضور در عرصههایی از اجتماع که اساساً با فیزیک، روحیات و قابلیتهای ذهنی زن همخوانی ندارد، یکی دیگر از محورهای تبلیغ شبکههای ماهوارهای برای تأثیرگذاری بر جامعه زنان ایران را تشکیل میدهد. در این حوزه برنامه «چرا که نه؟» در شبکه «من و تو» نمونه روشنی است که یک زن کارهای مختلف مردانه را تجربه میکند و پیوسته نیز در حال القای تصویر لذتبخش از تجربیات خود است.
مدلسازی زندگی غربی
برخی برنامهها در شبکههای ماهوارهای نیز برای زندگی غربی و تعریف خود از آزادی برای مخاطب زن ایرانی تصویرسازی میکنند. در این رابطه میتوان به مواردی همچون برنامه «بفرمایید شام» اشاره کرد. در این برنامه جمعی ایرانی قرار است در چهار برنامه در قالب یک میهمانی در مقابل دوربین قرار بگیرند. این سبک از برنامهسازی حس همذات پنداری با مخاطبان داخل کشور ایجاد میکند که در نهایت در برخی موارد یا در دراز مدت موجب تأثیرپذیری نیز میگردد. سوژههای زن این برنامه عموماً درگیر زندگیهای مجردی و با جمع دوستان بوده، بدون هیچگونه قیدی لباس میپوشند، با نامحرم ارتباط برقرار میکنند و در بیان سلایق و خواستههای خود نیز یک زندگی غربی را به عنوان مطلوب خود معرفی میکنند. همه اینها در حالی است که در این برنامه فقط 4 شب از 4 میهمانی به تصویر کشیده میشود و به نوعی با سانسور بخشهای مشکل و سخت زندگی این افراد، جنبههای تنهایی، اجبار برای برخی مشاغل غیر متناسب و حتی پست و دور از شأن زن ایرانی و... فقط تصویری از چند لحظه لذت و خوشی این افراد بازنمایی میگردد و در نهایت این سبک از زندگی به عنوان مدلی مناسب و معیار برای مخاطب به تصویر کشیده میشود.
نمونه جدیدتر ترویج این سبک زندگی را میتوان در فیلم های سینمایی تولید شده در شبکه جم عنوان کرد که با بازیگران ایرانی از چند هفته پیش بر روی آنتن این شبکه قرار گرفته است. در فیلمهای ساخته شده توسط این شبکه ترویج سبک زندگی بی قید و بند غربی و تبلیغ ارتباطات پیش از ازدواج را میتوان مشاهده کرد.
آنچه گفته شد، تصویری از چند بعد جنگ نرم رسانهای شبکههای ماهوارهای علیه ایران و اهداف آن برای جامعه زنان ایرانی بود که در فضای برنامهسازی محدود و غیرخلاق رسانههای داخلی متأسفانه در چند سال اخیر فرصت تأثیرگذاری و جولان یافته است.